سفارش تبلیغ
صبا ویژن

91/7/19
6:39 عصر

سندباد قدیم، سندباد جدید

بدست الهام بانـــو

 

وقتی انیمیشن سندباد و افسانه هفت دریا در حال دانلود بود، در ذهن‌م همان سندباد کوچولوی دوست داشتنی را تصور میکردم که به کمک علی بابا و علاءالدین قرار است ماجراجویی های جدیدی را آغاز کند. اما با کمال تعجب دریافتم در این انیمیشن جدید سندباد بزرگ شده و داستان کاملا سبک غربی به خود گرفته است.

سندباد و افسانه هفت دریا    سندباد


سندبای کوچولوی دوران کودکی مان که در یک سرزمین کاملا شرقی و اسلامی زندگی میکرد، برای کارهایی که می خواست انجام دهد مدام خدا را یاد میکرد و با توکل به خدا، کارهای خود را پیش میبرد و به هدف خود میرسید. سندباد به درستکاری و خوب بودن معروف بود و برای همین مورد اعتماد دیگران بود. او همیشه سعی میکرد با تلاش خود و دوستانش به دیگران کمک کند و آنها را شاد نماید. در کل یک محیط کاملا اسلامی و شرقی بر داستان حاکم بود که کودک مسلمان به راحتی می توانست با آن ارتباط برقرار کند و چه بسا که درس های خوبی از داستان میگرفت.


اما میبینیم که در این انیمیشن جدید که محصول سال 2003 و ساخت کشور آمریکا است، سندباد بزرگ شده و دیگر آن فضای اسلامی و شرقی در آن دیده نمی شودو در این انیمیشن سندباد دیگر به درستکاری شهرت ندارد . در اینجا خلاصه ای از داستان این انیمیشن را می آورم:


سندباد یک دزد دریایی است که به کمک زیر دستان خود سعی میکند تا «کتاب صلح» که یک کتاب جادویی- عرفانی است را بدزدد و بوسیله آن ثروتمند گردد. کتاب توسط «پروتئوس» شاهزاده و دوست قدیمی سندباد محافظت میشود تا به سیراکوزا انتقال داده شود و بدین وسیله از« دوازده شهر» محافظت شود. اما در این مسیر، «سیتس»- هیولای دریاها- با حمله به کشتی مانع از این کار میشود و طی جنگ و جدلی که صورت میگیرد، سندباد بوسیله سیتس به درون اقیانوس کشیده میشود. «اریس»، الهه ی اختلافات و نزاع، جان سندباد را نجات میدهد و از او میخواهد که کتاب را برایش بدزدد و در مقابل سندباد مالک دریاها و جزیزه ها و زمین کند.


سندباد برای دزدی کتاب به سیراکوزا می رود اما دست خالی برمیگردد.«اریس» باجادوی خود کتاب رامی دزدد و همه به سندباد شک می کنند. پروتئوس که به سندباد مطمئن است، به جای سندباد به زندان می رود تا سندباد به قلمرو اریس برود و کتاب را برگرداند و بی گناهی خود را ثابت کند. «مارینا»، نامزد پروتئوس، نیز با سندباد به این سفر می رود تا مطمئن شود سندباد همه تلاش خود را میکند.


بعد از یک سفر دریایی پرماجرا، مارینا و سندباد وارد قلمرو اریس میشوند. در آنجا در می یابند که اینها همه نقشه اریس بوده تا پروتئوس خود را جای سندباد قرار دهد و با برنگرداندن کتاب توسط سندباد، پروتئوس کشته شود و سیراکوزا وارثی نداشته باشد. اریس اما موافقت میکند که در صورتی که سندباد به سوالش درست پاسخ دهد، کتاب را به او دهد. سوال این است که حالا که نمیتوانی کتاب را برگردانی آیا به سیراکوزا برمیگردی و سرزنش ها را قبول میکنی و به زندگی خود پایان می دهی یا نه. سندباد پاسخ میدهد که این کار را خواهد کرد. اریس او را دروغگو میخواند و آنها را به جهان خودشان برمیگرداند. اما در آخرین لحظه سندباد خود را به سیراکوزا میرساند و مانع از کشته شدن پروتئوس میگردد و اریس طبق قولی که داده بود، مجبور میشود کتاب را به سندباد برگرداند.


همانطور که در خلاصه داستان خواندید و احتمالا این انیمیشن را تماشا کرده اید، دیگر نشانی از فضای عربی و اسلامی آن انیمیشن سندباد قدیمی نیست و سندباد جدید در یک محیط غربی و با افسانه ها و نشانه های یونانی در آمیخته شده است و مانند دیگر انیمیشن های آمریکایی در آخر داستان فضایی رمنس به خود میگیرد.


سندباد یک شخصیت داستانی است که که تاریخچه ی آن به متون قدیمی اعراب برمیگردد. یک قهرمان بغدادی که دوست دارد به دیگران کمک کند و به درستکاری معروف است. اما حالا به شکل یک دزد دریایی در آمده و در فضایی پر از خرافات و افسانه های یونانی زندگی میکند و با اژدها ها و اجنه ها باید بجنگد.


نکته قابل توجه این است که در سه قسمت آخر سریال کارتونی سندباد ِ زمان کودکی مان، شیطان آبی از زیردستش میخواهد سندباد را پیدا کند و او را به نزدش بیاورد. چرا که سندباد به خدا توکل میکند و نماز بسیار میخواند و به مردم کمک می کند و این مورد پسند شیطان آبی نیست. زیر دست شیطان آبی همه نیروهای را جمع میکند تا به جنگ سندباد برود. اما سندباد در هر مرحله با توکل به خدا میتواند همه ی آنها را شکست دهد و پدر و مادرش و دیگر افرادی که به سنگ تبدیل شده بودند را نجات دهد. حتی پادشاهان کشورهای دیگر هم توسط این شخصیت مسلمان عربی نجات پیدا میکنند.


اما سندباد جدید نه تنها یک دزد دریایی است بلکه خدای این داستان هم جایش را به الهه ی جنگ و نزاع داده است و همین الهه هم باعث نجات سندباد میشود و هم باعث به آشوب کشاندن شهر – با دزدیدن کتاب صلح- میشود. مردم داستان دیگر یادی از خدا نمیکنند و ثبات و آرامش شهر به کتابی بستگی دارد که در آن نقش ها و نوشته های رمزآلود نوشته شده است و اگر کتاب بسته شود همه شهر بهم میریزد و جهان تاریک میگردد.


برداشت من از این انیمیشن این بود که، سعی شده بود ذهن مخاطب را درباره اینکه سندباد یک قهرمان عرب و مسلمان است، دور کند و آن را غربی سازد. همانطور که در انیمیشن علی بابا هم به گونه ی دیگری شاهد این ماجرا هستیم، هرچند خفیف تر و در واقع افسانه ها و اعتقادات خود را جایگزین همه ی داستان های شرقی-عربی-اسلامی کنند. بدین وسیله همان شخصیت جنگ طلب و تروریست برای عرب ها و مسلمانان باقی خواهد ماند و ذهن و فکر جوان امروزی را با این سوءتفاهم ها درباره اعراب و مسلمان درگیر خواهد کرد. همانطور که «جک شاهین»، منتقد هالیوود و استاد دانشگاه، بر این باور است که سازندگان این انیمیشن از مشکلات مالی و شاید سیاسی ترسیده اند که فیلم حول محور یک قهرمان عرب ساخته نشده است.


جدای از اینها باید بگویم موسیقی فیلم بسیار زیبا بود و با ماجراجویی های موجود در داستان هماهنگی داشت و با همه ی اینها، روند داستان جذاب بود و مخاطب را ترغیب میکرد تا ادامه ی آن را تماشا نماید.


پی نوشت:

1-این نوشته را نقد کنید.

2- داستان سندباد قدیمی را بر اساس دوبله عربی نقل کرده ام و از آنجاییکه دراجرای دوبله عربی دخل و تصرف زیادی صورت میگیرد و از سوی دیگر در دوبله ایرانی سانسور تصویر و داستانی صورت میگیرد، شاید با آنچه که در تلویزیون های ایران نمایش داده میشده است، متفاوت باشد.